خاتم جم

خاتم جم به مهر حضرت سلیمان اشاره دارد. هرچند جم خود پادشاهی بوده، اما هرگاه از آن سخن به میان آید، منظور مهر حضرت سلیمان است. این واژه در زبان فارسی به معنای انگشتر یا علامت پایان، کاربردهای متنوعی دارد. در متون فارسی، به ویژه در زبان ادبی و رسمی، رعایت نکات نگارشی و قواعد زبانی از اهمیت بالایی برخوردار است. اگر این کلمه در انتهای جمله قرار گیرد، باید پس از آن نقطه‌گذاری مناسب انجام شود. این واژه معمولاً با حرف کوچک آغاز می‌شود، مگر اینکه در ابتدای جمله یا عنوان خاصی به کار رود. در نشانه‌گذاری نگارشی، باید به تلفظ صحیح آن توجه شود و دقت کنید که این کلمه به درستی نوشته و خوانده شود. همچنین ممکن است این واژه در ترکیب‌ها یا عبارات دیگر نیز به کار رود که در این صورت باید با رعایت قواعد نگارشی صحیح ترکیب گردد. همچنین می‌تواند معانی متفاوتی داشته باشد مانند: خاتم پیامبر یا خاتم در دکوراسیون، بنابراین برای درک درست متن، توجه به بافت آن ضروری است.

لغت نامه دهخدا

خاتم جم. [ ت َ م ِ ج َ ] ( اِخ ) مهر حضرت سلیمان است اگر چه جم پادشاه بوده است ولی هر جا خاتم جم استعمال شود مراد مهر حضرت سلیمان است. ( از فرهنگ شعوری ج 1 ص 273 ):
حلقه ای ار کم شود از زلف تو
خاتم جم خواه بتاوان آن.خاقانی.بی دم مردی خطاست در پی مردم شدن
بی کف جم احمقی است خاتم جم داشتن.خاقانی.|| کنایه از جگر است. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

مهر حضرت سلیمان است اگر چه جم پادشاه بوده است ولی هر جا خاتم جم استعمال شود مراد مهر حضرت سلیمان است.

جملاتی از کلمه خاتم جم

رحمی به مور خسته کن ای پادشاه حسن جم باش و همچو خاتم جم سنگدل مباش
مگر سخاوت او بود مهر خاتم جم که گشته بود مر او را مطیع دیو و پری
بگیر خاتم جم می فروش از دستم شده ست یک دوسه پیمانه می ضرور مرا
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم