حیله

حیله به معنای اندیشیدن به تدابیر خاص برای دستیابی به اهداف مورد نظر است. این مفهوم به نوعی بیانگر نوعی خلاقیت در مواجهه با چالش‌ها و مشکلات است که به فرد کمک می‌کند تا راه‌حل‌های مؤثری پیدا کند. اما حیله تنها به این معنا محدود نمی‌شود. در واقع، این کلمه به نیرنگ، فریب و خدعه نیز اشاره دارد که در برخی موارد می‌تواند به شکل منفی در نظر گرفته شود. در زندگی روزمره، انسان‌ها معمولاً با موقعیت‌هایی مواجه می‌شوند که نیاز به تفکر سریع و راه‌حل‌های هوشمندانه دارند. بنابراین، حیله به عنوان یک ابزار می‌تواند در دسترس ما باشد تا در دنیای پر از چالش‌های امروزی بتوانیم به موفقیت دست یابیم. با توجه به این نکته، استفاده از حیله باید با دقت و مسئولیت صورت گیرد تا از تبدیل شدن به فریب و نیرنگ جلوگیری شود.

فرهنگ معین

(لِ ) [ ع. حیلة ] (اِمص. )۱ - قدرت، توانایی. ۲ - چاره. ۳ - فریب، نیرنگ.

فرهنگ عمید

۱. مکر، فریب، نیرنگ.
۲. [قدیمی] قدرت و توانایی بر هرگونه تصرف و تدبیر.
۳. [قدیمی] چاره گری.

فرهنگ فارسی

جودت نظر و قدرت توانایی بر هرگونه تصرف و تدبیر
۱ - ( اسم ) قدرت توانایی.۲ - حذاقت جودت نظر. ۳ - ( اسم ) چاره. ۴ - مکر فریب تزویر.
حذاقت وجودت نظر.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] حیله، به چاره اندیشی برای رسیدن به مقصود گفته می شود
حیله، به چاره اندیشی ویژه جهت رسیدن به مقصود را می گویند،حیله معنای دیگری نیز داردکه عبارت است از نیرنگ، فریب و خدعه.
مراد از حیله به معنای اول
غرض از حیله به معنای نخست، توصل جستن به اسباب دارای آثار شرعی برای اسقاط چیزی است، مانند به کارگیری حیله در ربا به منظور فرار از آن؛ در حالی که بدون اعمال آن، شخص به ربا مبتلا می شود.
کاربرد حیله در فقه
از آن در بسیاری از ابواب، از جمله تجارت، نکاح و طلاق سخن گفته اند.
اقسام حیله
...
[ویکی الکتاب] معنی حِیلَةً: از حالی به حال دیگر درآمدن (در جمله "لَا یَسْتَطِیعُونَ حِیلَةً ": چاره ای ندارند)
معنی خَتَّارٍ: بسیار حیله گر (مبالغه است و از ماده ختر میباشد که به معنای شدت مکر و حیله است )
معنی کَیْدٌ: نقشه کشیدن - حیله کردن-چاره اندیشی(کلمه کید به معنای نوعی حیله زدن است که گاهی ناپسند و گاهی پسندیده است گرچه استعمالش در موارد ناپسند بیشتر است )
معنی کَیْدَکُمْ: نقشه کشیدن شما - حیله کردن شما-چاره اندیشی شما(کلمه کید به معنای نوعی حیله زدن است که گاهی ناپسند و گاهی پسندیده است گرچه استعمالش در موارد ناپسند بیشتر است )
معنی کَیْدَهُ: نقشه کشیدنش - حیله کردنش-چاره اندیشی اش(کلمه کید به معنای نوعی حیله زدن است که گاهی ناپسند و گاهی پسندیده است گرچه استعمالش در موارد ناپسند بیشتر است )
معنی کَیْدُهُمْ: نقشه کشیدنشان - حیله کردنشان-چاره اندیشی آنها(کلمه کید به معنای نوعی حیله زدن است که گاهی ناپسند و گاهی پسندیده است گرچه استعمالش در موارد ناپسند بیشتر است )
معنی یَکِیدُونَ: نقشه می کشند - حیله می کنند-چاره اندیشی می کنند(کلمه کید به معنای نوعی حیله زدن است که گاهی ناپسند و گاهی پسندیده است گرچه استعمالش در موارد ناپسند بیشتر است.)
معنی کَیْدِکُنَّ: نقشه کشیدن شما زنان- حیله کردن شما زنان-چاره اندیشی شما زنان(کلمه کید به معنای نوعی حیله زدن است که گاهی ناپسند و گاهی پسندیده است گرچه استعمالش در موارد ناپسند بیشتر است )
معنی کَیْدَهُنَّ: نقشه کشیدن آن زنان- حیله کردن آن زنان-چاره اندیشی آن زنان(کلمه کید به معنای نوعی حیله زدن است که گاهی ناپسند و گاهی پسندیده است گرچه استعمالش در موارد ناپسند بیشتر است )
معنی یَکِیدُواْ: نقشه می کشند - حیله می کنند-چاره اندیشی می کنند(کلمه کید به معنای نوعی حیله زدن است که گاهی ناپسند و گاهی پسندیده است گرچه استعمالش در موارد ناپسند بیشتر است. جزمش به دلیل جواب واقع شدن برای جمله ی قبلی است)
معنی مَکْرِهِمْ: مکرشان - حیله شان - نقشه شان(کلمه مکر به معنای آن است که با حیله شخصی را از هدفی که دارد منصرف کنی،وبه دو قسم است، یکی به نحوه پسندیده مثل اینکه بخواهی با حیله او را به کاری نیک وا بداری، و چنین مکری به خدا هم نسبت داده میشود، همچنان که خودش فرمو...
معنی مَکِیدُونَ: اسیر نیرنگ شده ها (کلمه کید به معنای نوعی حیله زدن است که گاهی ناپسند و گاهی پسندیده است گرچه استعمالش در موارد ناپسند بیشتر است )
معنی کِدْنَا: چاره اندیشی کردیم (کلمه کید به معنای نوعی حیله زدن است که گاهی ناپسند و گاهی پسندیده است گرچه استعمالش در موارد ناپسند بیشتر است )
معنی مَا یَمْکُرُونَ: نیرنگ نمی کنند - مکر نمی کنند (کلمه مکر به معنای آن است که با حیله شخصی را از هدفی که دارد منصرف کنی،وبه دو قسم است، یکی به نحوه پسندیده مثل اینکه بخواهی با حیله او را به کاری نیک وا بداری، و چنین مکری به خدا هم نسبت داده میشود، همچنان که خودش فر...
ریشه کلمه: 
حول (۲۵ بار)

ویکی واژه

sotterfugio
قدرت، توانایی.
چاره.
فریب، نیرنگ.

جمله سازی با حیله

زاهد این خرقهٔ سالوس به یک سو افکن حیله تا چند کنی دیده وری خواهد بود
یافتم کز چه در درآمده ی حیله در حیله پرور آمده ی
چو تیغ و آینه یک رو به نزد دشمن و دوست به مهر و کینش نگنجیده حیله و نیرنگ
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ارمنی فال ارمنی فال آرزو فال آرزو فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال ماهجونگ فال ماهجونگ