این کلمه در زبان فارسی به دو معنی اصلی اشاره دارد:
دیدن یا نگاه کردن: تماشا به عمل مشاهده و نگاه کردن به چیزی اشاره دارد. این واژه به مشاهدهای اشاره میکند که با دقت و توجه انجام میشود و میتواند شامل دیدن هنر، نمایش، فیلم، مناظر طبیعی یا هر چیزی باشد که نیاز به توجه و دقت دارد. به عنوان مثال، تماشا کردن یک فیلم به معنای دیدن و لذت بردن از فیلم است.
گردش کردن یا راه رفتن: در این کاربرد، تماشا به معنای گردش کردن یا راه رفتن به منظور مشاهده و لذت بردن از مناظر و محیط اطراف است. این معنا بیشتر به فعالیتهای تفریحی و گردشگری اشاره دارد، جایی که افراد به دنبال تجربه زیباییهای طبیعی یا فرهنگی هستند. به عنوان مثال، تماشا کردن در پارک به معنای قدم زدن و لذت بردن از مناظر پارک است.
در بهمن ۱۴۰۲ الناز شاکردوست که برای تماشای فیلم بیبدن در جشنواره فیلم فجر به پردیس سینمایی کورش رفته بود دقایقی پیش از پایان نمایش فیلم روی صحنه رفت و از مدیران جشنواره فجر انتقاد کرد.
کی نگاهی ز تماشای جمالت برگشت؟ که بهم از مژه ها دیده تر، دست نزد
طبیعتگردی یا بومگردشگری یا اکوتوریسم گونهای از گردشگری است که در آن گردشگران برای دیدار از مناطق طبیعی نامسکون و دستنخوردهٔ جهان سفر میکنند و به تماشای گیاهان و پرندگان و ماهیها و دیگر جانوران میپردازند.
ما قماش پاکی طینت تماشا می کنیم با قبای اطلس و زربفت ما را کار نیست
محل این ورزشگاه در دره کوچکی قرار دارد. با توجه به وضعیت زمین با روش ساخت نوین در ساخت اماکن ورزشی، طبقهٔ اوّل سکوی تماشاگران این ورزشگاه فاقد ستون بوده و بر روی صخره و کوه ساختهشده. تنها یک ورزشگاه دیگر در دنیا با این ویژگی ساخته شدهاست.
نیست پروای تماشا عاشقان را، ورنه هست باغ های دلگشا در غنچه دل عشق را