دلتنگی

دلتنگی به حالتی احساسی و روانی اشاره دارد که در آن فرد احساس کمبود، فقدان یا غم ناشی از دوری یا نبودن کسی یا چیزی را تجربه می‌کند. این احساس با یادآوری خاطرات خوش، آرزو برای بازگشت به لحظات گذشته یا احساس تنهایی همراه است. دلتنگی می‌تواند ناشی از دوری از عزیزان، مکان‌های خاص، یا حتی تجربیات خوشایند باشد.

به عنوان مثال، وقتی فردی به مدت طولانی از خانواده یا دوستانش دور باشد، ممکن است دلتنگی را تجربه کند و به یاد لحظات شاد و مشترک خود با آن‌ها بیفتد. همچنین، دلتنگی می‌تواند به خاطر از دست دادن یک رابطه، یک مکان خاص یا حتی یک دوره زمانی خاص از زندگی احساس شود. این احساس می‌تواند با نشانه‌هایی مانند غم، افسردگی، یا بی‌قراری همراه باشد و فرد را به جستجوی راه‌هایی برای پر کردن این کمبود و بازگشت به حالت قبلی سوق دهد.

لغت نامه دهخدا

دلتنگی. [ دِ ت َ ] ( حامص مرکب ) حالت و کیفیت دلتنگ. تنگدلی. ملالت. پریشانی. اضطراب. ( ناظم الاطباء ). ضجرت. ( از دهار ). ضیق. غلق. ضیق صدر. وحشت. ( تاریخ بیهقی ). غمگینی. گرفتگی دل از اندوه

فرهنگ عمید

افسردگی، تنگ دلی، اندوهگینی.

فرهنگ فارسی

حالت کیفیت تنگدل اندوهگینی غمناکی ملامت تنگدلی.

جملاتی از کلمه دلتنگی

غنچه دلتنگیم یارب که هرگز نشکفد جای غم پیدا شود گاهی که خاطر وا شود
به بر گرفته مرا تنگ، ذوق دلتنگی چو غنچه راه نسیم صبا نمی بینم
ایشان حال بازگفتند ودلتنگی بسیار می نمودند. سفیان گفت: مرا در جان خویش چندین آویزش نیست. ولکن حق کارهای دنیا بباید گزارد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم