تار و مار

تار و مار یک اصطلاح فارسی است که به معنای پراکنده، از هم پاشیده، و زیر و زبر شده می‌باشد. به طور کلی، این اصطلاح به وضعیتی اشاره دارد که در آن چیزها به هم ریخته و نامنظم هستند، به گونه‌ای که نمی‌توان به راحتی آن‌ها را ساماندهی کرد. این اصطلاح به نوعی تصویرسازی از آشفتگی و عدم تعادل در یک وضعیت خاص است.

کاربردها:

در زبان محاوره‌ای: این اصطلاح در موقعیت‌هایی به کار می‌رود که چیزی به شدت آسیب دیده یا به هم ریخته است. به عنوان مثال، می‌توان گفت: زندگی‌ام تار و مار شده است که به معنای آشفته و نامنظم بودن زندگی است.

در ادبیات: شاعران و نویسندگان از این اصطلاح برای ایجاد تصاویری از آشفتگی، عدم تعادل و درهم‌ریختگی استفاده می‌کنند. این اصطلاح می‌تواند به توصیف احساسات عمیق و وضعیت‌های پیچیده کمک کند.

لغت نامه دهخدا

تار و مار. [ رُ ] ( ص مرکب، از اتباع ) پراکنده و ازهم پاشیده و زیروزبرشده. و ناچیز و نابود گردیده. ( برهان ) ( آنندراج ) ( انجمن آرا ). بسیار پریشان باشد. ( برهان ). پراکنده و دربدر و نابود. ( فرهنگ نظام ). زیر و زبر. ( فرهنگ جهانگیری ) ( فرهنگ رشیدی ). زیر و زبر. درهم و برهم و پریشان و پراکنده. ( بهار عجم ). این دو لفظ مترادفانند مثل «ترت و مرت » یعنی ناچیز و معدوم شده. ( فرهنگ خطی نسخه کتابخانه مؤلف ). ترت و مرت. تند و خوند هجند. ( حاشیه فرهنگ اسدی نخجوانی ). شذرمذر. شغربغر. پرت و پلا. ترت و پرت. پریشان. متفرق. مضمحل. داغون. ولو. پاچیده. پخش و پلا. تباه و تبست. با لفظ کردن و شدن مستعمل است

فرهنگ معین

( ~. ) (اِمر. ) = تال و مال: پراکنده، از هم پاشیده.

فرهنگ فارسی

( اسم ) پراکنده از هم پاشیده زیر و زبر شده.
پریشان وپراکنده، ازهم پاشیده، زیروزبرشده

ویکی واژه

تال و مال: پراکنده، از هم پاشیده.

جملاتی از کلمه تار و مار

مشت آبی می کند خواب گران را تار و مار قطره اشکی پی ویرانی عالم بس است
شد خاندان ملک به رای تو مستقیم شد خان و مان خصم ز کین تو تار و مار

وی خیلی زود موفق شد تا ارتش بیزانسی در فاسیان را تار و مار کند و آن‌ها را تا ساتالا دنبال کرد. او سپس تا ارزروم پیشروی کرد و موفق شد؛ تا شهر را با نشان دادن تئودیوس به محاصره درآورد. او سپس چندین شهر ارمنی همچون سیتاریزوم، سالاتا، نیکوپولیس و آپاسیتای را به تصرف خود درآورد، پس از آن دیگر نامی از اشتاد یزدیار در منابع آورده نشده‌است.

محمد بطحایی پس از مهاجرت محیط را در همدان مناسب یافت و به سرعت قدرت و مکنتی برای علویان همدان فراهم نمود و به جبران خساراتی که علویان در حاشیه دریای مازندران از سامانیان (۲۶۱–۳۸۹) و آل‌زیار (۳۱۶–۲۳۴) دیده بودند، پرداخت. علویان طبرستان پس از ۶۴ سال قدرتمندی در ناحیه طبرستان عاقبت‌تار و مار شده و در گوشه و کنار فلات ایران پراکنده گردیدند. اما در همدان اقبال با آنان یار گردید.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال کارت فال کارت فال درخت فال درخت فال میلادی فال میلادی فال انگلیسی فال انگلیسی