واژهٔ تَبارَک از مادهٔ برکت مشتق شده است. ریشهٔ این واژه، «برک» (به وزن درک) به معنای سینهٔ شتر است. از آنجا که شتران هنگام توقف و ثابت ماندن در مکانی، سینهٔ خود را بر زمین میگذارند، این واژه بهتدریج معنای «ثابت و پایدار ماندن» به خود گرفت. سپس هر نعمت پایدار و بادوامی و نیز هر موجودی که عمری طولانی و آثاری مستمر و مداوم دارد، مبارک یا پُربرکت خوانده میشود.
همچنین، دلیل اطلاق واژهٔ «بُركه» به برخی استخرها و مخازن آب، این است که آب بهمدتی طولانی در آنها باقی میماند و نشاندهندهٔ ثبات و دوام است. از این رو، میتوان دریافت که سرمایهای پُربرکت، سرمایهای است که به سادگی زوال نمیپذیرد و موجودی مبارک، موجودی است که آثار و برکاتش برای مدتی دراز پایدار و برقرار میماند. بر این اساس، مفهوم برکت در زبان و فرهنگ فارسی، افزون بر فراوانی، بر استمرار و تداوم نعمت و اثرگذاری پایدار دلالت دارد. بنابراین، هر پدیدهای که دارای چنین ویژگیهایی باشد، در زمرهٔ موجودات یا نعمتهای با برکت شمرده میشود.