میلاد

میلاد یکی از نام‌های پسرانه متداول و زیبا در فرهنگ فارسی است که به معنای زایش و تولد می‌باشد. این نام به طور خاص به زایش و آغاز زندگی اشاره دارد و به عنوان نمادی از امید و شروع‌های جدید شناخته می‌شود.

ویژگی‌های نام

افرادی که نام میلاد را دارند، معمولاً به عنوان افرادی مثبت‌نگر، باانرژی و خلاق شناخته می‌شوند. این نام ممکن است نشان‌دهنده شخصیتی باشد که از زندگی لذت می‌برد و به دنبال پیشرفت و رشد است. آنها معمولاً افرادی اجتماعی و دوستانه هستند و توانایی برقراری ارتباط مؤثر با دیگران را دارند.

از نظر روانشناسی، افراد با نام میلاد دارای روحیه‌ای شاداب و خوش‌بین هستند و در مواجهه با چالش‌ها، به دنبال راه‌حل‌های خلاقانه می‌گردند. آنها در جمع‌ها و فعالیت‌های اجتماعی فعال هستند و می‌توانند به عنوان رهبران طبیعی در گروه‌های خود عمل کنند.

لغت نامه دهخدا

میلاد. ( ع اِ ) زمان ولادت. ( غیاث ). وقت زادن. ( منتهی الارب، ماده ول د ) ( السامی ) ( ناظم الاطباء ). ج، موالید. ( مهذب الاسماء ). زمان ولادت و روز ولادت. ( ناظم الاطباء ). زمان ولادت و وقت زادن. ( آنندراج ). گاه زادن. وقت ولادت. ( یادداشت مؤلف )

فرهنگ معین

[ ع. ] (اِ. ) زمان تولد.

فرهنگ عمید

هنگام ولادت، روز تولد.

فرهنگ فارسی

و پسرش گرگین هم از پهلوانان بوده است. ده دهستان گرجی بخش داران شهرستان فریدن استان دهم ( اصفهان ). در ۱۶
هنگام ولادت، روزتولد، میلادمسیح: روزولادت حضرت عیسی که مبداتاریخ مسیحی است
(اسم ) زمان زاییده شدن هنگام ولادت روزتولد.یا میلادتر سایان. یامیلادمسیح. روز تولد عیسی مسیح.
نام پهلوان ایرانی نام یکی از پهلوانان ایران که پدر گرگین بود نام پدر گرگین بوده

فرهنگ اسم ها

اسم: میلاد (پسر) (عربی، فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: milād) (فارسی: ميلاد) (انگلیسی: milad)
معنی: زمان ولادت، تولد، زمان تولد، ( اَعلام ) ( در شاهنامه ) پدر گرگین و از پهلوانان ایران باستان، ( در اعلام ) نام پدر گرگین و از پهلوانان ایران باستان، صورت دیگری از مهرداد، از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از دلیران ایرانی زمان کیکاووس پادشاه کیانی

دانشنامه آزاد فارسی

در شاهنامۀ فردوسی دو تن بدین نام خوانده شده اند؛ ۱. دلاور ایرانی و پدر گُرگین که کِیکاووس، به هنگام رفتن به مازندران، ایران زمین و کلید گنجیه ها و تاج و نگین پادشاهی را به او سپرد. گویند بهرام چوبین آهنگ آن را داشته است که، با نابودکردن ساسانیان، آیین خاندان میلاد را زنده کند؛ ۲. از دلاوران و بلندپایگان ایران که نامش در شمار کسانی آمده است که در پای گور یزد گرد سوم بر سر جانشینی او انجمن کردند.

ویکی واژه

ایرانی اساطیری پارسی
تولد، زایش، ولادت
زادروز، روز تولد، هنگام ولادت، سالروز ولادت
پسر خورشید
نام یکی از پهلوانان ایران در شاهنامه که چون کیکاووس به مازندران رفت، ایران را به او سپرد و گرگین پسر اوست.

جملاتی از کلمه میلاد

کعبه را گفتم که دادت این مقام و این صفا را گفت این رتبت من از میلاد آن سرور گرفتم
بر آن بر نهادند یکسر سخن که گرگین میلاد افکند بن
گر نه آتش رنگ گشتی جان‌ها در لامکان صد هزاران مشعله همچون شب میلاد چیست
به گرگین میلاد گفت آنگهی که بیژن به توران نداند رهی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم