شاهین

شاهین

نوعی پرنده شکاری

شاهین نوعی پرنده شکاری از خانواده بازها است که با منقار کوتاه، دم بلند و چنگال‌های قوی شناخته می‌شود. این پرنده به عنوان نمادی از قدرت و تهاجم در طبیعت معروف است و به عنوان پرنده‌ای با قابلیت‌های شکار بالا شناخته می‌شود.

منسوب به شاه

این نام همچنین به معنای منسوب به شاه است. این ارتباط به قدرت و سلطنت اشاره دارد و می‌تواند به فرد احساس قدرت و اعتبار ببخشد. در این معنا، شاهین نمادی از عظمت و مقام بالا است.

آلات بادی موسیقی

در تاریخ، شاهین به عنوان یکی از آلات بادی موسیقی که در اوایل عهد اسلامی رایج بوده است، شناخته می‌شود.

نجوم

در علم نجوم، این نام به سه ستاره در امتداد خط مستقیم در صورت فلکی نسر طایر اشاره دارد. این ستاره‌ها به عنوان نشانه‌هایی در آسمان شناخته می‌شوند و برای نجوم‌دانان و علاقه‌مندان به آسمان، اهمیت دارند.

زبان ترازو

شاهین همچنین به زبانه ترازو اشاره دارد، یعنی میله یا آلتی که دو کفه ترازو را به آن آویزان می‌کنند. این کاربرد نشان‌دهنده‌ی دقت و توازن است و می‌تواند به معنای عدالت و انصاف نیز اشاره کند.

لغت نامه دهخدا

شاهین. ( اِ ) پرنده ای باشد شکاری و زننده از جنس سیاه چشم. ( برهان قاطع ). پرنده ای است که بدان شکار کنند. ( شرفنامه منیری ). یکی از مرغان شکاری بسیار جسور و باشهامت است و با وجود آنکه از قوش کوچکتر است بعلت جسارتی که دارد گاهی بعقاب و قوش حمله میکند. این پرنده هوشیار و چالاک در همه جا دیده میشود، بویژه در سرزمینهای بیشه زار و کوهستانی ناگزیر ایران هم نشیمنگاه این مرغ بوده و هست و دیرگاهی است توجه ایرانیان به این هوانورد گستاخ کشیده شده است و پرش آن را بفال نیک میگرفتند. این مرغ دوبار بنام «سئن » در اوستا یاد گردیده است و اوستاشناسان اروپایی آن را بمعنی عقاب برگردانده اند از اینکه سئن همان شاهین ( عقاب ) است مورد شک نیست. و صفت شاهین از واژه شاه درآمده و این پرنده بمناسبت شکوه و توانایی و تقدس خود شاه مرغان خوانده شده است. ( فرهنگ ایران باستان ص 396 ببعد ). در کلیه فرهنگها عقاب در فارسی «آله » نامیده میشود و در بسیاری از لهجه های کنونی ایران نیز چنین آمده است و در لهجه ای بهیأت شائین بجای مانده. ( حاشیه برهان چ معین ). در وجه تسمیه این پرنده بشاهین گویند چون در سیری و گرسنگی نهایت اعتدال را نگاه دارد بشاهین ترازو در اعتدال تشبیه شده است. درباره بهترین نوع این پرنده گفته اند که: باید سرخ رنگ، عظیم الجثه، با چشمهای درشت و تیزبین، گردن بلند، موی بر روی پیشانی افشانده و درشت منقار و سینه فراخ با رانهای فربه و گوش و پاهای کوتاه و پنجه باز با بالهای بلند و دم کوتاه پرپشت باشد و بعضی گویند که رنگ اصلی این پرنده سیاه بوده است لذا سیاهرنگ آن بهتر باشد. گویند اول کسی که این پرنده را بدست آورد قسطنطین قیصر رم بود چون سرعت و بلندپروازی و شکار پرنده را بدید او راخوش آمد و دستور داد او را شکار کنند و در شکارها شاهین را بر روی دست خود نگاه میداشت. مؤلف «المصایدو المطارد» گوید: رسم و عادت پادشاهان روم بر آن بود که هنگام حرکت شاهینها بر فراز سر آنان پرواز میکردند و هر آنجا که شاه فرود می آمد آنها نیز فرود می آمدند و یکی از علایم عظمت و بزرگی در نزد سلاطین عرب بود که هنگام حرکت موکب شاهینها را بر فراز خود بپروازدر می آوردند. ( از صبح الاعشی ج 2 ص 58 ):
هزار کبک ندارد دل یکی شاهین
هزار بنده ندارد دل خداوندی.شهید بلخی.سگ و یوز در پیش شاهین و باز
همی راند بر دشت روز دراز.

فرهنگ معین

(اِ. ) ۱ - از پرندگان شکاری شبیه به عقاب. ۲ - زبانة ترازو.

فرهنگ عمید

۱. (زیست شناسی ) پرنده ای شکاری از خانوادۀ باز، با منقار کوتاه، دم بلند، چنگال های قوی.
۲. زبانۀ ترازو، میله یا آلتی که دو کفۀ ترازو را به آن آویزان می کنند.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - گونه ای پرنده از راسته شکاریان روزانه از تیره بازها که دارای قرنیه ای سیاه رنگ است. در حدود ۴٠ گونه ای از این پرنده شناخته شده که در سراسر کره زمین منتشرند. شاهین دارای پرهایی زرد رنگ است ولی پرهای پشت این حیوان به خاکستری میگراید و زیر شکمش قهوه یی است. وی دارای خالهای تیره می باشد نر این حیوان قدری کوچکتر از ماده است. شاهین جزو شکاریان بسیار جسور و با شهامت است و با وجود آن که از قوش کوچکتر است به علت جسارتی که دارد گاهی به عقاب و قوش حمله می نماید. شاهین عموما در کوههای مرتفع و لابلای صخره ها تخم گذاری می کنند. گونه های این پرنده در ایران فراوان است و مخصوصا گونه ای از آن که در کوهستانهای اطراف اردبیل است از نوع ممتاز می باشد. شاهین را صیادان جهت شکار تربیت می کنند. ۲ - در برخی کتب شاهین مرادف با عقاب ذکر شده است. ۳ - میله ای که دو کفه ترازو را بدان آویزند زبانه ترازو.

فرهنگ اسم ها

اسم: شاهین (پسر) (فارسی) (طبیعت، کهکشانی، هنری) (تلفظ: šāhin) (فارسی: شاهين) (انگلیسی: shahin)
معنی: نام نوعی پرنده شکاری، منسوب به شاه، نوعی پرنده ی شکاری از خانواده ی باز، ( در قدیم ) ( درگاه شماری ) برج میزان، ( در قدیم ) ( در نجوم ) سه ستاره در امتداد خط مستقیم در صورت فلکیِ نسر طایر، ( در قدیم ) ( در موسیقی ) از آلات بادیِ موسیقی که در اوایل عهد اسلامی رایج بوده است، پرنده شکاری

فرهنگستان زبان و ادب

{Alshain} [نجوم] زیرکوتوله ای با قدر 3/7 و فاصلۀ 45 سال نوری از زمین
{beam} [موسیقی] یک یا چند خط که جانشین پرچم های نُت های مجاور می شود و آنها را به هم متصل می کند
شاهین
شاهین

جملاتی از کلمه شاهین

به روزگار تو آسوده چون نباشد کبک؟ که جز گرفتن ناخن نیاید از شاهین
چو شاهین که خیزد به پرواز صید یکایک برون رفت زین مرز کید
پنجه شاهین شمارد نقش بال خویش را کبک از بس دست و پا گم کرد از رفتار تو
چند گفتم به دل آن روز که او چشم گشود بس کن از قهقهه ای کبک که شاهین گذرد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم