یکی یکی

یکی یکی به معنای وقوع پیاپی و پشت‌سرهم امور است. این عبارت بر توالی و ترتیب رویدادها یا اشیاء دلالت دارد، به‌گونه‌ای که هر واحد پس از واحد پیشین ظاهر می‌شود. به‌طور مثال، در جمله‌ی دانش‌آموزان یکی یکی از کلاس خارج شدند، تأکید بر ترتیب منظم و پی در پی خروج است. در کاربرد دوم، این واژه به‌صورت فرداً فرد یا جداجدا معنا می‌شود و بر انفراد و جداگانه بودن تک‌تک اعضای یک مجموعه اشاره دارد. در این حالت، برخلاف معنی اول که بر توالی زمانی تأکید می‌شد، بر استقلال و تفکیک هر یک از اجزا بدون لزوماً داشتن ترتیب زمانی خاصی تکیه می‌شود. برای نمونه، می‌توان گفت: او کتاب‌ها را یکی یکی بررسی کرد که در اینجا مفهوم بررسی تک‌تک و جداگانه‌ی کتاب‌ها مدنظر است. به‌طور خلاصه، عبارتی پرکاربرد در زبان فارسی است که با توجه به بافت جمله می‌تواند بر دو مفهومِ پیاپی و متوالی یا تک‌تک و فردی دلالت کند.

لغت نامه دهخدا

یکی یکی. [ ی َ ی َ / ی ِ ی ِ ] ( ق مرکب ) یکی پس از دیگری. به توالی. پی هم. || فرداً فرد. هریک جداجدا. یکی بعد دیگری.

فرهنگ معین

(یِ. یِ ) (ق مر. ) ۱ - یکی پس از دیگری. ۲ - فرداًفرد، هر یک جداجدا.

فرهنگ فارسی

۱- یکی پس ازدیگری: حوادث زندگیش یکی یکی از جلوچشمش رژه میرفتند. ۲- فردافرد هریک جداجدا.

ویکی واژه

یکی پس از دیگ
فرداًفرد، هر یک جداجدا.

جمله سازی با یکی یکی

شب اندازی به تاریکی یکی تیر دو روزِ دیگر از عمرت شوی سیر
دو خصم داده به هم دست و این فگار یکی یکی تو دشمن جانیّ و روزگار یکی
نه بینی هر دو چیز اینجای مانند بجز یکی یکی آن را ندانند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال سنجش فال سنجش فال قهوه فال قهوه فال راز فال راز