گزند

کلمه گزند در زبان فارسی به معنای آسیب، ضرر یا خطر است و بیشتر به عنوان اسم در جملات به کار می‌رود. این واژه می‌تواند با دیگر کلمات ترکیب شود و معمولاً در ادبیات فارسی مورد استفاده قرار می‌گیرد. برخی شاعران از این کلمه بهره برده‌اند تا احساسات و وضعیت‌های مختلف را به تصویر بکشند. در نوشتن جملاتی که شامل این کلمه هستند، توجه به علائم نگارشی اهمیت دارد.

لغت نامه دهخدا

گزند. [ گ َ زَ ] ( اِ ) پهلوی ویزند ( حیف، غصه، غم ) پارسی جدید گوزند، گزند ( شکل جنوب غربی ) بزندی ( شکل شمال غربی ) ایرانی باستان احتمالاً وی - جنتی، از گن ( زدن ). ( حاشیه برهان قاطع چ معین ). آسیب و آفت و رنج. ( برهان ) ( آنندراج )

فرهنگ معین

(گَ زَ ) [ په. ] (اِ. )۱ - آسیب، آفت. ۲ - چشم زخم.

فرهنگ فارسی

آسیب، آزار، آفت، رنج، چشم زخم
( اسم ) ۱ - آسیب آفت: ترسیدم از بیم گزند خویش آهنگ هلاک من کنند. ۲ - زیان ضرر خسران: کار جهان خدای جهان این چنین نهاد نفع از پی گزند و نشیب از پی فراز. ( ازرقی ) ۳ - چشم زخم: از چشم بخت خویش مبادت گزند از آنک در دلبری بغایت خوبی رسیده ای. ( حافظ )
دهی در شهرستان های زاهدان و بیرجند

جمله سازی با گزند

💡 ز مار و عقرب و آتش گزنده تر دارد خدای خواهد اگر بنده را عذاب کند

💡 همی گشت با لشکری سال چند چو شد پادشاهی همه بی گزند

💡 به خلق خدا هرکه خواهد گزند ره رهبری را نکرده پسند

سلیقه یعنی چه؟
سلیقه یعنی چه؟
متمایز یعنی چه؟
متمایز یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز