گریستن نوعی واکنش رفتاری است که با تولید اشک تفاوت دارد. اشک، واکنشی فیزیکی به محرکهای شیمیایی مثل بوی پیاز است، در حالی که گریه، واکنشی احساسی است و ترکیب شیمیایی اشک ناشی از گریه مثلاً هنگام تماشای فیلم غمانگیز با اشک ناشی از محرکهای شیمیایی مثل بوی پیاز متفاوت است و پروتئین بیشتری دارد. گریه معمولاً با جاری شدن اشک از چشمها، ناله و تغییر حالت چهره همراه است و واکنشی به یک وضعیت احساسی است که بیشتر در زمان غم و اندوه رخ میدهد. به طور معمول، گریههای ناشی از ناراحتی زمانی اتفاق میافتند که مغز قادر به یافتن توجیه یا توصیفی برای مشکل یا ناراحتی ایجاد شده نیست و برای تخلیه احساسات، گریه میکند. بنابراین، گریه مکرر یا افسردگی ممکن است ناشی از این باشد که مغز به طور مداوم با بنبست و شکست مواجه شده و نمیتواند توجیهی برای مشکلات پیدا کند. گریه، حالتی است که از مواجهه انسان با یک سری واقعیتها پدید میآید و ریشه در سوز دل، شکستن قلب یا شادی فراوان دارد.
گریه کردن
لغت نامه دهخدا
گیتی برو چو خون سیاوش گریه کرد
خون سیاوشان ز دو چشمش روان برفت.سعدی.گریه گو بر هلاک من مکنید
که نه این نوبت نخستین است.سعدی ( بدایع ).طفل از پی مرغ رفته چون گریه کند
بر عمر گذشته همچنان میگریم.سعدی ( رباعیات ).مکن گریه بر گور مقتول دوست
قل الحمد که مقتول اوست.سعدی ( بوستان ).میکند گریه و همدرد ندارد صائب
جای رحم است در این بزم به تنهائی شمع.صائب ( از آنندراج ).و رجوع به گریه شود.
فرهنگ فارسی
ویکی واژه
جمله سازی با گریه کردن
بغیر سوختن و گریه کردن و مردن چه طرف شمع ازین تیره انجمن بندد؟
گریه مستانه نگشود از رگ جانم گره تاک را در گریه کردن عقده از دل وا نشد
همه شب همچو شمع از گریه کردن میان اشک بودی تا بگردن