لهر واژهای است که به میخانه و شرابخانه اشاره دارد. این واژه بهطور سنتی به عنوان محلی برای نوشیدن شراب شناخته میشود و در لغتنامهها نیز به همین معنا آمده است. برخی منابع همچنین به معنای قحبهخانه نیز بر آن تأکید کردهاند، اما معنای اصلی و رایج آن همان میخانه است. در فرهنگ عامه، این واژه به موارد دیگری نیز اشاره دارد؛ مانند چاقی بیش از حد یا وضعیتی که در آن بدن به طور غیرعادی خالی و پوک شده باشد. در زبان هندی، لهر به موج آب اشاره دارد که نشاندهنده زیبایی و حرکتی است که در طبیعت وجود دارد. علاوه بر این، به عنوان یک نام جغرافیایی نیز وجود دارد. به عنوان مثال، ده کوچکی به نام لهر در دهستان دلارستاق در بخش لاریجان شهرستان آمل قرار دارد. این ده که در فاصله ۲۵ هزارگزی شمال رینه واقع شده، تنها ۲۰ نفر سکنه دارد. این دو بعد از مفهوم لهر نشاندهنده تنوع معنایی و کاربردهای مختلف این واژه در فرهنگ و جغرافیای ایران است.

لهر
لغت نامه دهخدا
لهر. [ل ِ هَِ ] ( اِخ ) ده کوچکی از دهستان دلارستاق بخش لاریجان شهرستان آمل، واقع در 25هزارگزی شمال رینه. دارای 20 تن سکنه است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3 ).
فرهنگ معین
( ~. ) (اِ. ) موج آب، موج دریا.
فرهنگ عمید
۲. فاحشه خانه.
فرهنگ فارسی
ده کوچکی است از دهستان دلارستاق بخش لاریجان شهرستان آمل ٠
دانشنامه عمومی
این روستا در دهستان لاریجان سفلی قرار داشته و براساس آخرین سرشماری مرکز آمار ایران که در سال ۱۴۰۰ صورت گرفته، جمعیت آن ۲۰۰۰ نفر ( ۵۰۰خانوار ) بوده است.
ویکی واژه
فاحشه خانه.
موج آب، موج دریا.
جمله سازی با لهر
ببارید یک روز از دیده آب جهان جوی لهراسپ بادرد و تاب
ز کهرم چو لهراسپ آگاه شد غمی گشت و با رنج همراه شد
اجل سید عالم سپهر جاه و شرف محمد بن علی بن محمد الهروی