قهر کردن

قهر کردن به معنای دوری گزیدن از برقراری ارتباط با فردی دیگر است که معمولاً به عنوان واکنشی به احساساتی چون ناراحتی یا خشم بروز می‌کند. این رفتار می‌تواند به منظور نشان دادن نارضایتی از رفتار یا گفتار دیگران و همچنین به عنوان راهی برای اعمال کنترل یا قدرت بر طرف مقابل انجام گیرد. به عبارتی دیگر، قهر نوعی ابراز مخالفت است که فرد برای بیان احساسات منفی خود انتخاب می‌کند. این عمل نه تنها می‌تواند به عنوان یک تنبیه برای فرد دیگر تلقی شود، بلکه می‌تواند به نوعی به تضعیف روابط انسانی نیز منجر گردد. در واقع، قهر به عنوان یک ابزار ارتباطی می‌تواند عواقب جدی بر روی روابط فردی و اجتماعی داشته باشد و نیاز به بررسی دقیق‌تری دارد تا بتوان به درک بهتری از تأثیرات آن رسید.

لغت نامه دهخدا

قهر کردن. [ ق َک َ دَ ] ( مص مرکب ) خشم کردن. || تغیر نمودن. ( ناظم الاطباء ). || در تداول فارسی، قهر کردن با کسی یا از کسی؛ از تکلم با او یا دیدار اوکراهت داشتن. ضد آشتی کردن. || غلبه کردن و ظفر یافتن. چیره شدن. || تعدی و ظلم و جور کردن. || مطیع کردن. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ معین

(قَ. کَ دَ ) [ ع - فا. ] ۱ - (مص م. ) مغلوب کردن، چیره شدن. ۲ - (عا. ) با کسی ترک معاشرت و گفتگو کردن.

فرهنگ فارسی

۱ - مغلوب کردن مقهور ساختن غلبه کردن چیره شدن: امروز افضل پادشاهان وقت است باصل... و پیراستن ملک و آراستن ولایت و پروردن دوست و قهر کرده دشمن... ۲ - با کسی ترک معاشرت کردن و سخن نگفتن باوی مقابل آشتی کردن.

ویکی واژه

مغلوب کردن، چیره شدن.
با کسی ترک معاشرت و گفتگو کردن.

جمله سازی با قهر کردن

تو یتیمی با تو او هرگز نخواهد کرد قهر زانکه او خود کرد نهی قهر کردن با یتیم
بقهر کردن خصم ای شه فریدون فر ز تازیانه تو گرز گاوسار تو باد
چه فایده ست فلک را ز قهر کردن من چه راحت است به بیجاده از ربودن کاه
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چوب فال چوب فال حافظ فال حافظ فال درخت فال درخت فال راز فال راز