قل خوردن

کلمه قل خوردن به معنای افتادن یا غلتیدن یک شیء از سطحی به سمت پایین است. این اصطلاح معمولاً در زبان محاوره‌ای به کار می‌رود و می‌تواند معانی مختلفی داشته باشد. به عنوان مثال، وقتی فردی می‌گوید که کتاب از روی میز قل خورد، به وضوح نشان‌دهنده این است که کتاب به دلیل نبود تعادل یا حرکت ناگهانی از روی میز سقوط کرده است. این واژه همچنین می‌تواند به صورت استعاری نیز به کار رود، به عنوان مثال در موقعیت‌هایی که فردی در شرایطی دشوار قرار می‌گیرد و به نوعی از مسیر خود منحرف می‌شود. در زبان فارسی، این اصطلاح به خاطر سادگی و مفهوم روشنش، مورد استفاده قرار می‌گیرد و توانسته است در مکالمات روزمره جایگاه ویژه‌ای پیدا کند. در مجموع، این کلمه نه تنها توصیف‌گر یک عمل فیزیکی است، بلکه می‌تواند به حالات روحی و اجتماعی افراد نیز اشاره داشته باشد.

لغت نامه دهخدا

قل خوردن. [ ق ِ خوَرْ / خُرْ دَ ] ( مص مرکب ) در تداول، چیز مدوری بر زمینی یا سطحی غلطیدن. غلطیدن مدحرجی بر سطحی. حرکت کردن چیزی گرد بر روی زمین یا سطحی دیگر. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به غل خوردن شود.

فرهنگ معین

(قِ. خُ دَ ) (مص ل. ) ۱ - غلتیدن، روی زمین چرخ خوردن. ۲ - راه رفتن،حرکت کردن (به طعنه در مورد شخص چاق ).

فرهنگ فارسی

( مصدر ) غلطیدن غلط خوردن:... باد گیر آنرا ( سماوررا ) که قل خورده کنار پاشویه حوض رفته بود یافت و باو داد.

ویکی واژه

غلتیدن، روی زمین چرخ خوردن.
راه رفتن، حرکت کردن (به طعنه در مورد شخص چاق)

جملاتی از کلمه قل خوردن

شد می و نقل خوردنش عشرت و عیش کردنش سخت شکست گردنش سخت صبور می‌رود
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم