عربده

عربده به معنای بدخلقی، جنگجویی، نبرد و مجادله است و به طور کلی به هر نوع شورش و غوغا اشاره دارد. عربده آوردن به معنای ایجاد سر و صدا و فریاد زدن است. این عبارت به ویژه زمانی به کار می‌رود که فردی از روی خشم یا مستی بر کسی فریاد می‌کشد. این عبارت به معنای ایجاد صدای بلند و پرخاشگرانه است و باید به دقت بین دو کلمه فاصله گذاشته شود. توجه به جنسیت و زمان فعل نیز اهمیت دارد.  همچنین بیشتر در مکالمات غیررسمی و محاوره‌ای استفاده می‌شود، در حالی که برای نوشتار رسمی‌تر می‌توان از واژه‌های دیگری بهره برد. همچنین، این عبارت ممکن است به معنای تهدید یا تحریک نیز به کار رود، بنابراین باید در سیاق مناسب استفاده شود.

لغت نامه دهخدا

( عربدة ) عربدة. [ ع ُ رَ ب ِ دَ ] ( ع ص ) عُرَبِد. رجوع به عُرَبِد شود.
عربدة. [ ع َ ب َ دَ ] ( ع اِمص ) بدخوئی. ( منتهی الارب ). بدخلقی. ( از قطر المحیط ). || جنگجویی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). نبرد و پیکارو مجادله و هنگامه و غوغا و شورش. ( ناظم الاطباء ).
- عربده آوردن؛ داد و بیداد راه انداختن. بانگ و فریاد کشیدن. بانگ و فریاد داشتن بر کسی از سر مستی با خشم و بدخویی.

فرهنگ معین

(عَ بَ دِ ) [ ع. عربدة ] (اِمص. ) ۱ - تند - خویی، بدخلقی. ۲ - داد و فریاد، نعره.

فرهنگ عمید

۱. بدمستی.
۲. نعره، فریاد.
۳. [قدیمی] بدخلقی، بدخویی.
۴. [قدیمی] جنگجویی.

فرهنگ فارسی

بدخلقی، بدخویی، جنگجویی، بدمستی، نعره، فریاد
( اسم ) ۱ - بد خویی تند خلقی. ۲ - بد مستی. ۳ - نعره فریاد.

ویکی واژه

تند - خویی، بدخلقی.
داد و فریاد، نعره.

جملاتی از کلمه عربده

هفت اخیر و نه چرخ خود آخر به چه کارند؟ بر قتل من این عربده با یار روا نیست
داروی هوش و هوش ربایی خوشا دلت آیینه ساز عربده هایی خوشا دلت
ز چرخ عربده جو بس خدنگ تیر جفا بجست و در دل مردان هوشیار آید
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم