عاشقکش
جمله سازی با عاشقکش
هم ز من طرز آشنای عشقبازان گشتهای هم ز تو عاشقکشان را رازدار افتادهام
شاید گزینم حالتی در خواب شیرین اجل از نرگسش عاشقکشی افسانهای باید مرا
یار عاشقکش ما دوش به صد عشوه و ناز گفت با زمرهٔ عشاق که آرید نیاز
قربان آن کرشمهٔ عاشقکشم که دل تا ترک جان نگفت، به سویش نظر نکرد
زآنجا که رسم و عادت عاشقکشی توست با دشمنان قدح کش و با ما عتاب کن
دیدم به شوخی آنجا افکنده شور و غوغا عاشقکشانِ زیبا گلچهرگانِ مهرو