بران

بران

معنای برنده و تیز:

کلمه بران به معنای برنده یا تیز است، در این حالت این اصطلاح می‌تواند به اشیاء یا ابزارهایی اشاره کند که قابلیت برش دارند، مانند چاقو یا تیغه. به عنوان مثال، یک چاقوی بران می‌تواند به راحتی مواد غذایی را برش دهد و در آشپزی یا صنایع مختلف مورد استفاده قرار گیرد.

معنای پیروز: 

همچنین واژه بران به عنوان یک صفت یا اسم در زبان فارسی به معنای برنده یا پیروز نیز به کار می‌رود. در این زمینه، بران به شخص یا گروهی اطلاق می‌شود که در یک رقابت یا مسابقه موفق به کسب پیروزی شده است. این پیروزی می‌تواند در زمینه‌های مختلفی از جمله ورزشی، علمی، فرهنگی و اجتماعی اتفاق بیفتد.

لغت نامه دهخدا

بران. [ ب َ ] ( نف ) صفت بیان حالت از بردن. در حال بردن. رجوع به بردن شود.
بران. [ ب َ] ( پسوند ) مزید مؤخر امکنه است از قبیل: بلم بران. ملبران. خابران. شابران. طابران. ( یادداشت مؤلف ).
بران. [ ب ُرْ را ] ( نف ) تیز و برّنده. قطعکننده. بُرّا. ( آنندراج ). قاطع. برنده. سخت برنده. حاد. صارم. باتک. بتار: سیف خضام؛ شمشیر بران. حربة حذباء؛ بسیار بران که زخم را فراخ کند. ( منتهی الارب )

فرهنگ معین

(بُ رّ ) (ص. ) دارای خاصیت یا توانایی بریدن.

فرهنگ فارسی

( صفت ) برنده قاطع برا.
برنده یا در حال بریدن.

جملاتی از کلمه بران

بران بندگی نیز پوزش نمود همان شاه ما را پژوهش نمود
هران مال کاید درین دستگاه بران خفته دان تند ماری سیاه
سپاهی بران سان که گفتی سپهر بیاراست روی زمین را به مهر
سکندر بران بیشه بنهاد رخت که آب روان بود و جای درخت
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم