فرهنگستان زبان و ادب
{command economy} [اقتصاد] نظامی که در آن دولت نقش بازار را ایفا می کند و درمورد نوع و مقدار کالاها و خدماتی که باید تولید و عرضه شود تصمیم گیری می کند
{command economy} [اقتصاد] نظامی که در آن دولت نقش بازار را ایفا می کند و درمورد نوع و مقدار کالاها و خدماتی که باید تولید و عرضه شود تصمیم گیری می کند
اقتصاد دستوری (command economy)
(یا: اقتصاد برنامه ریزی شده) اقتصاد دولتی مبتنی بر تخصیص منابع به کارخانه ها و فعالیت های مختلف اقتصادی، از طریق برنامه ریزی مرکزی. این نظام، به نیازها و خواست های مصرف کنندگان و تغییرات ناگهانی شرایط (مانند بروز خشک سالی یا نوسانات قیمت جهانی مواد خام) حساسیتی نشان نمی دهد. به عنوان مثال، در شوروی، برنامه ریزان دولتی در مورد آنچه باید تولید شود تصمیم می گرفتند، دستورات لازم را به کارخانه ها ابلاغ می کردند و مواد خام و نیروی کار و سایر عوامل تولید را به آن ها تخصیص می دادند. سپس به هر کارخانه گفته می شد که با منابع دریافتی چقدر کالا باید تولید کند و محصولات تولید شده را به کجا باید بفرستد. اگر در فروشگاه ها کمبود کالا پدید می آمد، کالاهای موجود از طریق صف و نوبت بین متقاضیان جیره بندی می شد. به لحاظ نظری، زمان و پولی که در اقتصاد بازار صرف تبلیغات و بازاریابی می شود، در اقتصاد دستوری می توان صرف تولید کالاهای مفید کرد. درهرحال، تجربۀ تاریخی قرن بیستم نشان می دهد که اقتصادهای برنامه ریزی شده به اندازۀ اقتصاد بازار آزاد یا اقتصاد مختلط رشد و کارآیی نداشته اند.
نظامی که در آن دولت نقش بازار را ایفا میکند و درمورد نوع و مقدار کالاها و خدماتی که باید تولید و عرضه شود تصمیمگیری میکند.
💡 از نظر اقتصادی این گروه مخالف با خصوصیسازی بودند، تأکید بر عدالت اجتماعی داشتند، به برابری توزیع درآمد،اقتصاد دستوری، ادامه دادن به توزیع یارانه و سهمیه بندی اعتقاد داشتند.
💡 جمهوری خلق چین از زمان بنیانگذاری در سال ۱۹۴۹ تا سال ۱۹۷۸ اقتصاد دستوری متمرکزی به سبک شوروی داشت. پس از مرگ مائو در ۱۹۷۶ و پایان انقلاب فرهنگی، دنگ شیائوپنگ و نسل جدید رهبران چین شروع به اصلاحات اقتصادی کرده و اقتصاد چین را به سوی نظام بازار سوق دادند. در این دوران اشتراکیسازی در بخش کشاورزی متوقف شده و مزارع خصوصی شدند. تجارت خارجی مورد توجه قرار گرفت. ساختار بنگاههای ناکارآمد دولتی تغییر اساسی پیدا کرده و بنگاههای زیانده تعطیل شدند که این به بیکاری گستردهای منجر شد.