ابراء

واژه «ابراء» از ریشه عربی «برء» گرفته شده و در لغت به معنای «بیزار کردن»، «بری کردن»، «شفا دادن» و «رهانیدن» است. در متون قدیمی و دینی، این واژه گاه به معنای رهایی از بیماری یا رفع مشکل و بهبود حال بیمار به کار رفته است. به عبارت دیگر، ابراء در این معنا نوعی پاکسازی و اصلاح وضعیت فرد است و همواره با مفهوم رهایی و شفا همراه بوده است.

در اصطلاح فقهی و حقوقی، این اصطلاح به عملی یک‌جانبه گفته می‌شود که توسط طلبکار انجام می‌گیرد و موجب سقوط تعهدات مدیون می‌شود. یعنی اگر طلبکاری به بدهکار خود بگوید که دینت را از تو بری کردم، ابراء تحقق یافته و ذمه مدیون از آن دین پاک می‌شود. این عمل یک‌جانبه است و نیازی به موافقت یا رضایت بدهکار ندارد. این عمل می‌تواند به صورت اسقاط حق یا تملیک دین به مدیون انجام شود و آثار قانونی خاص خود را دارد.

این واژه علاوه بر کاربرد حقوقی، در معنای کلی نیز نشان‌دهنده «صرف نظر کردن از چیزی»، «بیزار کردن از عیب یا وام» و «رهایی دادن» است. در این دیدگاه، ابراء نه تنها یک مفهوم حقوقی، بلکه نمادی از بخشش، رهایی و شفاست. بنابراین این واژه در متون دینی، ادبی و حقوقی به شکلی گسترده به کار رفته و همواره با مفهوم رهایی و پاکسازی همراه بوده است.

لغت نامه دهخدا

ابراء. [ اِ ] ( ع مص ) اِبرا. بیزار کردن. ( زوزنی ) ( تاج المصادر بیهقی ). || به کردن از بیماری. ( تاج المصادر بیهقی ). از بیماری رهانیدن. بیمار را به کردن. درست کردن. شفا بخشودن. خوب کردن. آسانی بخشیدن: چون عیسی علیه السلام ابراء اکمه و ابرص کرد... ( تفسیرابوالفتوح رازی ). || رها کردن مطلقاً. || از بیماری به شدن. از بیماری خوش شدن.
- ابراء از دَین؛ بیزار کردن از وام. ( زمخشری ). بیزار کردن از عیب و وام و مانند آن. بری کردن از...
ابراء. [ اِ ] ( ع مص ) بُره در بینی اشتر کردن. ( تاج المصادر بیهقی ). بُره ( حلقه ) ساختن شتر را. ( زوزنی ).
ابرٔاء. [ اَ رِ ] ( ع ص، اِ ) ج ِ بری ٔ.

فرهنگ معین

( اِ ) [ ع. ] (مص م. ) ۱ - بیزار کردن، بری کردن. ۲ - شفا دادن. ۳ - صرف نظر کردن بستانکار از طلب خویش. ۴ - رهانیدن. ۵ - تراشیدن قلم.

دانشنامه آزاد فارسی

اِبْراء
(به معنی پاک کردن و خالص کردن از دِیْن و عیب) در اصطلاح حقوقی، به معنای پاک کردن ذمه مدیون یا متعهد از دین یا تعهد است. ابراء از جانب طلبکار انجام می شود که به موجب آن از طلب خود صرف نظر می کند و مدیون را از پرداخت بدهی یا انجام تعهدی که بر عهدۀ اوست، پاک می کند (مادۀ ۲۸۹ قانون مدنی). ابراء یکی از طرق اسقاط تعهد است. برخلاف عقود و قراردادها که عمل حقوقی دو یا چندجانبه است، ابراء یک عمل حقوقی یک جانبه است که اصطلاحاً آن را ایقاع گویند و به صرف ارادۀ ابراءکننده (طلبکار) محقق می شود و نیازی به موافقت یا رضایت طرف مقابل (بدهکار) ندارد.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اصطلاحی فقهی و حقوقی، به معنای اسقاط حق ثابت بر ذمّه دیگری
ابراء از ریشۀ بَرء و بُرء و بُروء گرفته شده و در معانی مختلفی از جمله درمان کردن و رهانیدن از دیْن به کار می رود.
معنای اصطلاحی
در اصطلاح علم فقه ابراء عملی انشائی است که موجب سقوط تعهدات می شود و نتیجۀ آن برائت ذمۀ مدیون است.این نتیجه در نظر بعضی از فقها معلول این است که حقیقت ابراء عبارت است از اسقاط دین از طرف داین، در حالی که به نظر برخی دیگر از فقها حقیقت ابراء تملیک دین به مدیون است و برائت ذمۀ مدیون ناشی از این مطلب است.اگر طلبکاری به بدهکار خود بگوید تو را از دینی که به من داری بری کردم، ابراء به صورت اسقاط حق واقع شده است، و اگر بگوید آنچه را که به من بدهکاری به تو بخشیدم، ابراء ابراء به صورت تملیک دین به مدیون واقع شده است. ابراء گاه به صور دیگری نیز مانند اقرار یا وصیت بیان می گردد. چنانکه اگر کسی اقرار کند که فلان شخص به او مدیون نیست، یا وصیت کند که با مرگ او دین مدیون ساقط می شود و ذمۀ او بری، می گردد، ابراء واقع شده است. بر هر یک از دو نظریۀ اسقاط حق و یا تملیک دین آثار ویژه ای مترتب است.
اسقاط حق
اسقاط حق، چشم پوشیدن از حقی است که شخص دارد و متعلق حق به دو صورت متصور است:۱. گاهی متعلق حق عهده و ذمۀ دیگری است، مثلاً در مورد طلبی که کسی از دیگری دارد متعلق طلب ذمۀ بدهکار است. ذمه امری اعتباری است و در تعریف آن گفته شده «ذمه، تعهد متعلق به انسان است و مراد از قول فقها که می گویند (حقی) بر ذمۀ شخصی هست، این است که آن حق بر نفس او به اعتبار تعهدش موجود است». بنابراین تعریف تمامی وجود مدیون در برابر داین متعهد می گردد و مجموعۀ دارایی و اعتبار حال و آیندۀ او در گرو تعهد واقع می شود.۲. گاهی متعلق حق، عینِ معیَّن است و استیفاء حق تنها از مال معینی مقدور است و سایر اموال و دارایی شخص متعهد مورد تعلق آن حق نیست، مثلاً اگر کسی حق سکنی در خانۀ معینی که متعلق به دیگری است، داشته باشد، در این صورت، تنها می تواند از این حق در همان خانه استفاده کند و اگر صاحب خانۀ مزبور خانه های متعدد دیگری داشته باشد، صاحب حق نمی تواند دعوی حق سکنی در خانه های دیگر را نیز داشته باشد، زیرا تنها همان خانه که نسبت به آن حق سکنی دارد متعلق حق او است. همچنین اگر شریکی در قبال فروش بخشی از مال مشترک، حق شفعه پیدا کند، جایگاه این حق، ذمه و عهدۀ شریک یا خریدار نیست، بلکه متعلقِ حق خانه مشترک است و حق شفعه به محض فرو ملک از طرف بایع (به شرط وجود سایر شرایط) برای شریک در مبیع ایجاد می شود و شریک حق پیدا می کند که با پرداخت ثمن، مبیع را تملک نماید.در عرف فقها اگر متعلق حق، ذمه باشد اسقاط آن را ابراء می گویند، ولی اگر متعلق حق، عین معین باشد معمولاً کلمۀ ابراء می گویند، ولی اگر متعلق حق، معین باشد معمولاً کلمۀ ابراء را برای اسقاط آن به کار نمی برند، مگر این که آثار ابراء موردنظر باشد. به عبارت دیگر هر جا ابراء هست، اسقاط نیز هست، ولی ممکن است در موردی اسقاط باشد اما ابراء نباشد، مثل اسقاط حق شفعه و حق سکنی که بر آن ابراء اطلاق نمی گردد. در صورتی که حقیقت ابراء عبارت از اسقاط حق باشد، ابراء کننده می تواند بدون نیاز به موافقت دیگری آن را اسقاط کند، چه متعلق آن عین معین باشد و چه عهده و ذمۀ دیگری.
تملیک
...
[ویکی فقه] ابراء (قرآن). ابراء در لغت به معنای خلق کردن یا دور ماندن از چیزی است.
ابراء (از ماده «برء»، به معنای آفریدن و نیز به معنای دور شدن و برکنار ماندن از چیزی است
ابن فارس، مقاییس اللغة، ج۱، ص۲۳۶.
۱. ↑ ابن فارس، مقاییس اللغة، ج۱، ص۲۳۶.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۲، ص۵۷، برگرفته از مقاله« ابراء»
...

ویکی واژه

بیزار کردن، بری کردن.
شفا دادن.
صرف نظر کردن بستانکار از طلب خویش.
رهانیدن.
تراشیدن قلم.

جمله سازی با ابراء

این ابراء به طیب خاطر نیست در صورتی که خداوند فرموده است: «فان طبن لکم عن شی ء نفسا». و طیب خاطر زمانی است که شخص به دلخواه خود و نه بسبب ضرورت و اکراهی چیزی را بخشد. و در غیر این صورت، در حقیقت مصادره ای بیش نیست.
طبق ماده ۲۸۹ قانون مدنی: «ابراء عبارت از این است که داین از حق خود به اختیار صرف نظر نماید.».
إِذْ قالَ الْحَوارِیُّونَ یا عِیسَی ابْنَ مَرْیَمَ وجه این مسألت حواریان از عیسی (ع) آنست که ایشان زیادت یقین و تثبیت در ایمان خواسته‌اند، چنان که ابراهیم گفت علیه السلام: «رَبِّ أَرِنِی کَیْفَ تُحْیِ الْمَوْتی‌»، و روا باشد، که این مسألت پیش از آن رفت که از عیسی آیات و عجائب دیدند و شناختند از ابراء اکمه و ابرص و احیاء مردگان.
اِبراء در لغت به معنی پاک کردن و بیزار ساختن است. ابراء یک عمل حقوقی یک جانبه (ایقاع) است و احتیاج به رضایت مدیون ندارد: همین که بستانکار قصد خود را بر صرف نظر کردن از دین به نحوی از انحاء اعلام کند، دین ساقط می‌شود، اگر چه متعهد به آن راضی نباشد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال زندگی فال زندگی فال قهوه فال قهوه فال کارت فال کارت فال فنجان فال فنجان