جوزینه. [ ج َ ن َ ] ( معرب، اِ ) معرب گوزینه است و آن حلوایی باشد که از مغز گردکان پزند و بعضی گویند از مغز بادام. ( آنندراج ) ( برهان ) ( شرفنامه منیری ). رجوع به گوزینه شود.
فرهنگ معین
(جَ نِ ) (اِ. ) نک گوزینه.
فرهنگ عمید
حلوایی که با مغز گردو یا بادام درست کنند.
فرهنگ فارسی
حلوائی که بامغزگردویابادام درست کنند
ویکی واژه
نک گوزینه.
جمله سازی با جوزینه
خامش که به پیش آمد جوزینه و لوزینه لوزینه دعا گوید حلوا کند آمینش