آزمودگی

لغت نامه دهخدا

( آزمودگی ) آزمودگی. [ زْ / زِ دَ / دِ ] ( حامص ) چگونگی و صفت آزموده. مجرب و ممتحن بودگی. کارکشتگی.

فرهنگ معین

( آزمودگی ) (دَ یا دِ ) (حامص. ) آزموده بودن، باتجربه بودن.

فرهنگ عمید

( آزمودگی ) آزموده بودن، چگونگی و حالت آزموده، کارکشتگی.

فرهنگ فارسی

( آزمودگی ) حالت و کیفیت آزموده آزموده بودن مجرب بودن کار کشتگی.
کارکشتگی

ویکی واژه

کارکشتگی، مجرب بودن. آزموده بودن، باتجربه بودن. به دانایی و کارشناسی و آزمودگی مشهور بود. «جمال‌زاده»

جمله سازی با آزمودگی

اکلیل عرش را مانند فرش در زیر قدم میسپرد و من هم از روی آزمودگی و کهنه کاری تعلیلمی باو میکردم و جوهر معرق بیادش میدادم؛ گفتم: سبحان الله بمثل مشهور هریرده صاحب کمال و آر.
آزمودگی در مفهوم عمومی به همه مهارت‌ها و دانسته‌ها از برخی پدیده‌ها و موضوعات که ناشی از برخورد با آن موضوع و درگیری با آن پدیده در خلال دورانی معین است گفته می‌شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
چیره یعنی چه؟
چیره یعنی چه؟
جستجو یعنی چه؟
جستجو یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز