صاحب کمال

لغت نامه دهخدا

صاحب کمال. [ ح ِ ک َ ] ( ص مرکب ) فاضل. کامل. خداوند علم و ادب. دارای فضایل:
صاحب کمال را چه غم از نقص جاه و مال
چون ماه پیکری که در او سرخ و زرد نیست.سعدی.به شیراز آی و فیض روح قدسی
بخواه از مردم صاحب کمالش.حافظ.گفتند در این کرمینه چنین صاحب کمالی آمده است. ( انیس الطالبین ).
سگ به نطق آمد که ای صاحب کمال
بی حیا من نیستم چشمت بمال.شیخ بهائی.

فرهنگ عمید

دارای فضل و کمال، دارای علم و ادب: صاحب کمال را چه غم از نقص مال وجاه / چون ماه پیکری که بر او سرخ و زرد نیست (سعدی۲: ۶۸۸ ).

فرهنگ فارسی

فاضل کامل

جمله سازی با صاحب کمال

💡 بیتابم ز حوصله صاحب کمال تر بد مستیم ز توبه بیجا وبال تر

💡 دلم در خاک هم صاحب کمال است به بازو حرزی از نام تو دارد

💡 به رنگ آینه از جوش سبزه خط یار ریاض خاطر صاحب کمال سیراب است

💡 پیش اوشد خسرو صاحب کمال گفت ای پیر این چه داری در جوال

💡 ز هر دو طرف این دو صاحب کمال کشادند از بهر پرواز بال

💡 صد هزاران عارف صاحب کمال خود ورا خوانند اندر وقت حال

لطیف یعنی چه؟
لطیف یعنی چه؟
نجورسن یعنی چه؟
نجورسن یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز