لغت نامه دهخدا - صفحه 428
- ژو
- زخم خوردن
- زوج
- ملزومات
- یخ دان
- ژورک
- فسحت
- مسترد
- مخابره
- مولتان
- حث
- همپایه
- مرسوله
- سرین
- برک
- ضعیفه
- بریانی
- استمرار
- دارابگرد
- نام
- محبی
- پیون
- یجوز و لایجوز
- فشنگ
- سبزقبا
- نهری
- عاصی
- جان نثار
- مادام
- ایزد
- قرقی
- سها
- دست به سر
- لااحصی
- استبصار
- بداغ
- مارقه
- اسفناک
- هاد
- زهرآلود
- اختیاری
- عرصات
- صورتی
- خایان
- برین
- هفده خصل
- معیار
- شب خیز
- صاحب نظر
- بازگو کردن
- نعمت
- ترسایی
- دراک
- قیاس
- پرواری
- گنبد
- نجاری
- چیره دست
- بار خاطر
- مهجوری