لغت نامه دهخدا
بامها را فرسب خرد کنی
از گرانیت گر شوی بر بام.رودکی.سروهاش چون آبنوسی فرسب
چو خشم آورد بگذراند ز اسب.فردوسی ( شاهنامه ج 3ص 1288 ).متوز از کمینگه برانگیخت اسب
عمودی به دستش چو زآهن فرسب.اسدی.|| جامه های الوان را نیز گویند که در ایام عید نوروز و جشن ها به جهت زینت و آرایش بر در و دیوار دکانها و سقف خانه ها کشند. ( برهان ).