نوصان

لغت نامه دهخدا

نوصان. [ ن َ وَ ] ( ع مص ) جنبیدن. تحرک. مناص. نویص. نیاصة. نوص. ( از اقرب الموارد ) ( از منتهی الارب ). نوسان. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به نَوص شود.

فرهنگ فارسی

جنبیدن. تحرک. مناص. نومص. نیاصه. نوص. نوسان.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
تزویر یعنی چه؟
تزویر یعنی چه؟
داشاق یعنی چه؟
داشاق یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز