ناح

لغت نامه دهخدا

ناح. [ حِن ْ ] ( ع ص ) ناحی. نحوی. رجل ناح؛ مرد نحوی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). کسی که نحو میداند. ج، نُحاة. رجوع به نحو شود.

فرهنگ فارسی

نحوی رجل ناح.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
خفت یعنی چه؟
خفت یعنی چه؟
حلما یعنی چه؟
حلما یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز