ملاحکه

لغت نامه دهخدا

( ملاحکة ) ملاحکة. [ م ُ ح َ ک َ ] ( ع مص ) سخت کردن پیوستگی چیزی را. ( منتهی الارب )( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). چیزی را به چیزی چسباندن.( از اقرب الموارد ). || درآمدن چیزی در چیزی. یقال: لوحک فقار ظهره؛ ای دخل بعضها فی بعض. ( ازمنتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( از ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

سخت کردن پیوستگی چیزی را. چیزی را به چیزی چسباندن.

سراسیمه یعنی چه؟
سراسیمه یعنی چه؟
افتراق یعنی چه؟
افتراق یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز