قزقز

واژه قزقز در لغت‌نامه‌ها به معنی موضعی است ذکر شده است. این معنی تحت عنوان «موضعی بودن» (یعنی وابسته به مکان یا محل) در متون قدیمی ثبت شده است. علاوه بر این کاربرد معنایی، این واژه در برخی متون به عنوان لقب شخصی نیز آمده است؛ مثلاً در لغت‌نامه دهخدا آمده است: «قزقز [قُ قُ] (اِخ) لقب احمدبن محمد، محدث است». این کاربرد تأکیدی بر استفاده اسمی و نه صرفاً معنایی واژه دارد.

در زبان گفتاری و در فرهنگ عامیانه، قزقز یا عبارتی مثل گزگز معنایی متفاوت از معنای لغوی دارد. این اصطلاح معمولاً وقتی به کار می‌رود که کسی قسمتی از بدنش بر اثر سوزش، خشکی، تب یا حساسیت دچار حالت مورمور یا بی‌قراری شود. در واقع، این واژه توصیفی تصویری از حالتی است که فرد احساس می‌کند انرژی یا حرکتی ریز و ناپیدا در زیر پوست جریان دارد. این حس بیشتر در دست‌ها و پاها تجربه می‌شود و در زبان محاوره‌ای به صورت «دست و پام قزقز می‌کنه» بیان می‌شود.

لغت نامه دهخدا

قزقز. [ ق ُ ق ُ ] ( اِخ ) ( ابن... ) لقب احمدبن محمد. محدث است. ( منتهی الارب ).
قزقز. [ ق َ ق َ ] ( اِخ ) موضعی است. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

موضعی است
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
خاص
خاص
جنگ اول، به از صلح آخر
جنگ اول، به از صلح آخر
استفاده
استفاده
اندر
اندر