قریه ٔ ارباع

لغت نامه دهخدا

قریه ارباع. [ ق َرْ ی َ / ی ِ ی ِ اَ ] ( اِخ ) یاقریه اربع ( شهر اربع )، و آن شهری است که مردی اربعنام آن را بنیاد نهاد، و در تقلید مذکور است که این شهر مختص چهار نفر بود یعنی ابراهیم و اسحاق و یعقوب و آدم، و اسم معروف آن جرون بود. ( سفر پیدایش 23:19و 35:27 و صحیفه یوشع 14:15 ) ( قاموس کتاب مقدس ).

فرهنگ فارسی

یا قریه اربع و آن شهری است که مردی اربع نام آنرا بنیاد نهاد و در تقلید مذکور است که این شهر مختص چهار نفر بود یعنی ابراهیم و اسحاق و یعقوب و آدم و اسم معروف آن جرون بود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
حدس
حدس
کافر همه را به کیش خود پندارد
کافر همه را به کیش خود پندارد
محمد
محمد
ابوطاهر گناوه ای
ابوطاهر گناوه ای