جوع المغشی

لغت نامه دهخدا

جوع المغشی. [ عُل ْ م ُ ] ( ع اِ مرکب ) قسمی جوع و آنست که آدمی از فرط گرسنگی نتواند شکم خود را نگاه دارد و اگر خوراک به او دیر رسد او را غشی دست دهد و نیروی طبیعی او زایل گردد. ( کشاف اصطلاحات الفنون ). رجوع به قانون ابوعلی سینا چ طهران ص 164 شود.

فرهنگ فارسی

قسمی جوع و آن آنستکه آدمی از فرط گرسنگی نتواند شکم خود را نگاهدارد و اگر خوراک باو دیر رسد او را غشی دست دهد و نیروی طبیعی او زایل گردد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال ای چینگ فال ای چینگ فال درخت فال درخت فال ماهجونگ فال ماهجونگ