جندعه

لغت نامه دهخدا

( جندعة ) جندعة. [ ج ُ دُ ع َ ] ( ع اِ ) حباب که بر بالای آب از باران نمودار شود. ج، جَنادِع. || جانور خزنده موذی یا هر جانوری که ازآن گزند و زحمت رسد. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || ( ص ) بی خیر و برکت، گویند: رجل جندعة؛ یعنی مردی که خیری در او نیست. ( از اقرب الموارد ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ارمنی فال ارمنی فال تاروت فال تاروت فال ای چینگ فال ای چینگ فال اوراکل فال اوراکل