پهناب محله

لغت نامه دهخدا

پهناب محله. [ پ َ م َ ح َل ْل َ ] ( اِخ ) دهی از بلوک پهناب دهستان گیلخواران بخش مرکزی شهرستان شاهی ( علی آباد )، واقع در 9 هزارگزی شمال خاوری جویبار. دشت معتدل مرطوب مالاریائی، دارای 200 تن سکنه. آب آن از سیاه رود و چاه، محصول آنجا پنبه، غلات، صیفی، کنجد، شغل اهالی زراعت، گله داری، راه آنجا مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3 ).

فرهنگ فارسی

دهی از بلوک پهناب دهستان گیلخواران بخش مرکزی شهرستان شاهی

جمله سازی با پهناب محله

پهناب نام منطقه‌ای متشکل از چند روستا در دهستان سیاهرود شهرستان جویبار و واقع در ۹ هزارگزی شمال شرقی شهر جویبار و شمال غربی شهر ساری در استان مازندران است.
وجه تسمیه پهناب (پهن+آب) در قدیم به علت فراوانی و گستردگی حوضه‌های بزرگ ذخیرهٔ آب‌های سطحی در قسمت‌های بسیار پهناوری از این منطقه می‌باشد. در زبان بومی به این حوضه‌های آبی «اِندوون» (یعنی محل گود و وسیعی که آب به حجم زیاد در آن ذخیره شده‌است) گفته می‌شود، که امروزه از آن‌ها برای پرورش انواع مختلف ماهیان و آبزیان استفاده می‌شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
مودت
مودت
آموزگار
آموزگار
بی درنگ
بی درنگ
سکسی
سکسی