مسند ارا ی

لغت نامه دهخدا

( مسندآرای ) مسندآرای. [ م َ ن َ ] ( نف مرکب ) مسندآرا. رجوع به مسندآرا شود:
مسندآرای به فر و به شکوه
ملکت آرای به رای و تدبیر.سوزنی.

فرهنگ فارسی

( مسند آرا ی ) ( صفت ) آرایش دهند. مسند: مسند آرای ایالت علی عالی قدر والی ملک وملل پادشه دین و دول. ( وحشی )، ( مسند آرای ) مسند آرا

جمله سازی با مسند ارا ی

307- سنن ترمذى، ج 5. المناقب، ح 3811. مسند احمد بنحنبل، ج 1، ص 331.
يهودى گفت: اگر راست مى گويى او را بر مسند خويش بنشان و جايت را به او بسپار.
من جم بی‌خاتمم بر مسند اقلیم فقر خجلت از بی‌خاتمی باید ز اهریمن کشم
روی مشرق را بیاراید به بوقلمون سحر تا بدان ماند که گوئی مسند داراستی
عرض كردم: و امّا محمّد بن زيّات بر مسند رياست تكيه زده و مردم حكم او را نافذ مىدانند.
تا جهان باشد بنشین ز بر مسند جاه روز و شب جز به‌طرب کار مکن گو نکنم
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال قهوه فال قهوه فال زندگی فال زندگی فال فرشتگان فال فرشتگان فال رابطه فال رابطه