قبله ٔ دهقان

لغت نامه دهخدا

قبله دهقان. [ ق ِ ل َ / ل ِ ی ِ دِ ] ( ترکیب اضافی، اِ مرکب ) کنایه از آتش است. ( برهان ) ( آنندراج ). رجوع به مزدیسنا ص 184 شود. ( نقل از دکتر معین در حاشیه برهان ):
یک قافله را روی سوی قبله تازی
یک طائفه را روی سوی قبله دهقان.امیر معزی ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

کنایه از آتش است

جمله سازی با قبله ٔ دهقان

💡 من مرید شیخ دهقانم که پیر می کده ست آفرین بر رنج پرور دست دهقان آفرین

💡 من کنون ز آن پیر دهقان هیچ کمتر نیستم صد ره از کسری تو خود هستی برتبت بیشتر

💡 حسن بنیاد محبت بر پریشانی نهاد تا نشورد خاک را دهقان نریزد دانه را

💡 مدح دهقان زاده طبع از زنگ بزداید مرا تا نگویم مدحت او، طبع نگشاید مرا

💡 گرنه تعمیر جهان کردی بحکم معدلت از برای کشت دهقان جا نماندی در جهان

💡 دهقان از این حدیث به من بردرید چشم وانگاه چون پلنگ یکی نعره برکشید

گده یعنی چه؟
گده یعنی چه؟
قرین رحمت یعنی چه؟
قرین رحمت یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز