سرما فزای
فرهنگ فارسی
جمله سازی با سرما فزای
سرما چو گشت سرکش هیزم بنه در آتش هیزم دریغت آید هیزم به است یا تن
و میفروشند و برای فصل سرما آماده میشوند. زمستان سرد را سپری میکنند با آمدن بهار دوباره به کشاورزی و دامداری مشغول میشوند
اگر بيم دارى كه پايان شب برنخيزى يا سرما ومشكل ديگرى مانع نماز شبت خواهد شد، نماز شب و (وتر) را دراوّل شب بخوان.(5)
البته وقتى انرژى به بدن بحد كافى رسيد و بدن نيز در باطن گرم شد، جايىبراى سرما باقى نمى گذارد.
وزرحمتی که می رسد از رخ به خاک پاش آن شوخ را ز درد سرما چه فایده
ز شام تا سحر امشب برای بیخبری ستادهای نه ز سر باخبر نه از سرما