زرن رود

لغت نامه دهخدا

زرن رود. [ زَ رَ ] ( اِخ ) زاینده رود. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ): سپاهان، شهری عظیم است... و او را رودیست که آنرا زرن رود خوانند که اندر کشت و برز او بکار شود. ( حدود العالم چ ستوده ص 140 ). روی الحسین بن خوانسار... تداو و ابماء زرن رود فان فیه شفاء کل داء...( محاسن اصفهان چ سیدجلال الدین تهرانی ص 5 ). رجوع به همین کتاب ص 9، 10، 16 و 55 و 56 و زاینده رود شود.

فرهنگ فارسی

زاینده رود

جمله سازی با زرن رود

برگ خزان‌رسیده ز آفت مسلم است چشمِ بَدان به چهره چون زرن می‌رسد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ابجد فال ابجد فال انگلیسی فال انگلیسی فال قهوه فال قهوه فال ارمنی فال ارمنی