بر اب نوشتن

لغت نامه دهخدا

( بر آب نوشتن ) بر آب نوشتن. [ ب َ ن ِ وِ ت َ ]( مص مرکب ) بر آب نوشتن چیزی؛ صورت نبستن آن. میرزا ابوالحسن فراهانی در شرح این بیت انوری:
بهر چه مفتی رایت قلم گرفت بدست
قضا بر آب نویسد جواب فتوی را.
نوشته که: یعنی مفتی رأی تو بهر قصدکه قلم بدست گیرد خواه بقصد فتوی امر و خواه به اراده فتوی نهی و اگرچه هنوز نوشته نشده باشد قضا جواب آن فتوی و رد آن را بر آب می نویسد یعنی جواب آن و رد آن صورت نمی بندد اینست آنچه در معنی این شعر مشهوراست و چون صاحب اصطلاحات بر آب را بمعنی در حال آورده ممکن است در آب نویسد را بمعنی در حال نویسد، فراگیریم تا محصل معنی آن شود که هرچه اقتضای رأی تست وترا در مصالحه دینی و جواب و سؤال اهل عالم بخاطر میرسد همین که قضا یافت که اقتضای رأی تو چیست و توچه فتوی خواهی داد پیش از آنکه بعمل آری بنا بر نهایت موافقت و متابعت که نسبت بتو دارد موافق مافی الضمیر تو فتوی میدهد و فی الحال می نویسد. ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

( بر آب نوشتن ) بر آب نوشتن چیزی صورت نبستن آن.

جمله سازی با بر اب نوشتن

و بعلمه الكتاب و الحكمه و التوريه و الانجيل و تعليم خواهد نمود او راكتاب - يعنى چيزى نوشتن يا همه كتابهاى آسمانى - و حكمت و دانائى خصوصا تورات وانجيل.
جوزف حتی در دوران کودکی نیز علاقه‌ای به نوشتن داشت و در نوجوانی، رمانی را برای مجلهٔ نیویورک دیلی نیوز فرستاد که مورد قبول آنان واقع نشد.
کجا مجال نوشتن که لفظ از خامه عنان رباید از شوق و معنی از تبیان
فرایند ساخت ترانه «استن» تا حد زیادی از نحوه نوشتن ترانه‌ها دیگر امینم متفاوت بود.
خط به خون خواست نوشتن، به تو سلمان ننوشت تا نگویی که فلان عشوده و دم باز آورد
هر که را باید نوشتن نسخه آداب فقر صفحه تن را ز نقش بوریا مسطر زند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
ترغیب یعنی چه؟
ترغیب یعنی چه؟
چیپ یعنی چه؟
چیپ یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز