امل طمیر
فرهنگ فارسی
جمله سازی با امل طمیر
پیش ازان کت برد اجل ز همه ببری رشته امل ز همه
گرفته ای پی طول امل به عنوانی که هیچ کور چنان پیرو عصا نشود
امل صحف عهد تو نگشاد هرگز که اندر وفا بر نیامدش فالی
از می انعام اوست روی امل سرخ از پی اکرام اوست پشت فلک خم
امل را نیست کاری غیر ازین هیچ که در کار افکند هر لحظه صد پیچ
در دوک امل ریسمان نگردد آن پنبه که همسایهٔ شرار است