ابن سالم کاتب

لغت نامه دهخدا

ابن سالم کاتب. [ اِ ن ُ ل ِ م ِ ت ِ ] ( اِخ ) یکی از ایرانیان ناقل و مترجم از فارسی. ( لکلرک ج 1 ص 280 ).

فرهنگ فارسی

یکی از ایرانیان ناقل و مترجم فارسی

جمله سازی با ابن سالم کاتب

سالم برون شده است ز هنگام نام عشق کاری که کرده ام نه به هنگام کرده ام
گفت: مرا بدیدی، و بزدیم و بزندانم افکندی. ترا بدیدم، شکار بکردی و سالم بازگشتی. حال کدام یک از ما دو نفر بر دیگری شوم بوده است؟ پادشاه بخندید و فرمان داد جایزه اش دهند.
چون سیاوش سالم از دریای آتش بگذرد مرکب نی گر بود در زیر ران دیوانه را
روش‌های مقابله با استرس را می‌توان به دو روش سالم و ناسالم دسته‌بندی کرد.
نجی الله از طوفان چه سان می کرد جان سالم نبودش دستگیر ارجودی جود تودردریا
پس يك فرد از انسان، نه در نفس خود و نه در آنچه كه مى كند، سالم و خالى از اختلافنيست و اين اختلاف هم يكى دو تا نيست، بلكه اختلاف بسيار است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ورق فال ورق فال احساس فال احساس فال کارت فال کارت فال ارمنی فال ارمنی