لغت نامه دهخدا غلت و واغلت. [ غ َ ت ُ غ َ ] ( ترکیب عطفی، اِمص مرکب ) غلط و واغلط. غلتیدن مکرر.- غلت و واغلت زدن؛غلتیدن مکرر.
جمله سازی با غلت و واغلت به دریا غلت و با موجش در آویز حیات جاودان اندر ستیز است پس از این ناله او خورد اندکی غلت و دگرگون شد صدا زد مردم، اینک زین سپس ایدر چه می خواهی