واران

واران

واران، نامی است که به طور خاص به پسران و دختران تعلق دارد و ریشه‌های آن به دو فرهنگ پهلوی و یونانی برمی‌گردد. این نام به معنای باران است و در تاریخ به عنوان لقبی برای پادشاهان ایرانی که به نام بهرام شناخته می‌شدند، به کار رفته است. بهرام، نامی است که در تاریخ ایران با شکوه و قدرت همراه است و این نام در فرهنگ‌های مختلف، بار معنایی عمیقی دارد. واران به عنوان یک اصطلاح، نه تنها به زیبایی باران اشاره دارد، بلکه نماد حیات و تازگی نیز به شمار می‌رود. باران، به عنوان پدیده‌ای طبیعی، زندگی را در خود دارد و به همین خاطر نام واران نیز می‌تواند نشان‌دهنده نعمت‌ها و برکات آسمانی باشد. از این رو، انتخاب این نام به نوعی به ارتباط عمیق انسان با طبیعت و پدیده‌های آن اشاره دارد. این نام در میان ایرانیان و در تاریخ به عنوان نمادی از قدرت و عظمت پادشاهی بهرام، جایگاه ویژه‌ای دارد و می‌تواند بیانگر هویت فرهنگی و تاریخی غنی ایرانیان باشد.

لغت نامه دهخدا

واران. ( اِ ) آرنج. مرفق. ( ناظم الاطباء ). وارن. ( فرهنگ نظام ). بندگاه زیر بازو و آرنج. رجوع به وارن شود.
واران. ( اِخ ) نامی که مورخان یونان به پادشاهان ایرانی که نامشان بهرام بوده است میداده اند. ( قاموس الاعلام ترکی ). کلمه بهرام در اوستا ورثرغن [ وَ رِ غ َ ن َ] بوده است که در پهلوی ورهران شده و بعدها بصورت وهرام و سپس بهرام درآمده و واران صورتی از آن است.
واران. ( اِخ ) قصبه ای است جزء دهستان جاسب از بخش دلیجان شهرستان محلات که در 24 هزارگزی شمال خاوری دلیجان واقع شده است. ناحیه ای است کوهستانی سردسیر ودارای 1800 تن سکنه و 8 رشته قنات میباشد. محصول آن غلات، سیب زمینی، گردو، بادام، انگور و زردآلو و شغل اهالی بیشتر زراعت و باغبانی و کرباس بافی است و صندوق پست دارد. هفته ای سه پست آن به دلیجان به وسیله ٔپیک سوار حمل میشود. بهداری و پزشک و داروی دولتی ودبستان هم دارد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1 ).
واران. ( اِخ ) یاقوت گوید: از دهکده های تبریز است و در یک فرسنگی آن است. ( از معجم البلدان ).

فرهنگ فارسی

قصبه ای است جزئ دهستان جاسب بخش دلیجان شهرستان محلات استان مرکز. در ۲۴ کیلومتری شمال خاور دلیجان کوهستانی سردسیر ۱۸٠٠ تن سکنه دارد. محصول: غلات بادام گردو و میوه.
( اسم ) آرنج
یاقوت گوید: از دهکده های تبریز است و در یک فرسنگی آن است.

فرهنگ اسم ها

اسم: واران (دختر، پسر) (پهلوی، یونانی) (طبیعت) (تلفظ: vārān) (فارسی: واران) (انگلیسی: varan)
معنی: باران، نامی که مورخان یونانی به پادشاهان ایرانی که نامشان بهرام بوده داده اند

دانشنامه عمومی

واران ( دلیجان )، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان دلیجان در استان مرکزی ایران است.
این روستا در دهستان جاسب قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۲۵۷ نفر ( ۱۱۴خانوار ) بوده است.

جمله سازی با واران

نشئه کیفیت معنی ز لفظ نازک است باده را پوشند می‌خواران ز مینا پیرهن
هر عزیزی که می خورد با ما نبود خار پیش میخواران
مرهم داغ دل امیدواران گشته ای لاله را امروز از شادی کلاهش برهواست
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت استخاره کن استخاره کن فال ارمنی فال ارمنی فال تاروت فال تاروت