سپهبد سراندر نیارد به خواب بیاید به جنگ تو افراسیاب
دل از دنیا به کلی بسته دارید سراندر راه حق پیوسته دارید
سوار جهان پور دستان سام به بازی سراندر نیارد به دام
در این بحر عمیق افتادهٔ تو سراندر سوی چین بنهادهٔ تو
نه دژ بود گفتی نه کشتی بر آب یکی دود دیدی سراندر سحاب
یکی پشته جستی سراندر هوا نشستی براو بر کشیدی نوا