لغت نامه دهخدا
روز دیر شدن. [ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) ضایع و تباه شدن روز. ( از غیاث اللغات ) ( از آنندراج ).
روز دیر شدن. [ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) ضایع و تباه شدن روز. ( از غیاث اللغات ) ( از آنندراج ).
ضایع و تباه شدن روز
💡 وگر قدر شب فکرت به روز دیر برد از آن چه باک ترا روز و شب همایون باد
💡 آه که روز دیر شد آهوی لطف شیر شد دلبر و یار سیر شد از سخن و دعای من
💡 ساقی منشین که روز دیر است می ده که سرم ز شغل سیر است