ذوق کردن. [ ذَ /ذُو ک َ دَ ] ( مص مرکب ) در تداول عوام. سخت شادمانی نمودن. اظهار سرور و انبساط بسیار کردن: گر چه کردم ذوقها از آشنائیهای او انتقام از من کشید آخر جدائیهای او.وحشی.
فرهنگ فارسی
( مصدر ) اظهار بشاشت کردن نشاط نمودن.
جمله سازی با ذوق کردن
ز توبه کردن من، می کشان دیر مغان را نه رغبت می گلگون، نه ذوق نغمهٔ ساز است
به گریه در دل تو گر اثر توان کردن تو را ز ذوق محبت خبر توان کردن