ذوق کردن

لغت نامه دهخدا

ذوق کردن. [ ذَ /ذُو ک َ دَ ] ( مص مرکب ) در تداول عوام. سخت شادمانی نمودن. اظهار سرور و انبساط بسیار کردن:
گر چه کردم ذوقها از آشنائیهای او
انتقام از من کشید آخر جدائیهای او.وحشی.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) اظهار بشاشت کردن نشاط نمودن.

جمله سازی با ذوق کردن

ز توبه کردن من، می کشان دیر مغان را نه رغبت می گلگون، نه ذوق نغمهٔ ساز است
به گریه در دل تو گر اثر توان کردن تو را ز ذوق محبت خبر توان کردن