بدقیافه به فردی که از نظر ظاهری زشت، ناخوشایند یا نامتناسب به نظر میرسد، اشاره دارد و معمولاً برای توصیف چهرهای نازیبا استفاده میشود. این واژه بیشتر به ترکیب نامناسب اجزای صورت اشاره دارد، مانند بینی بزرگ، چشمان ریز و فرم غیرمتعارف فک. این اصطلاح عامیانهتر است و معمولاً برای توصیف زشتی آشکار و غیرجذاب به کار میرود. این عبارت ادبیتر و سنگینتر است و بیشتر در متون کلاسیک دیده میشود. در متون قدیمی فارسی، گاهی از تعابیری مانند زشتروی، ناخوشچهره یا دیوپیکر استفاده میشد. در زبان محاوره نیز اصطلاحاتی مانند زشتتر از هیزمشکن یا بدقواره رایج هستند.
بد قیافه
فرهنگ عمید
۲. بدهیکل، بداندام.
فرهنگ فارسی
جملاتی از کلمه بد قیافه
اما خویشانِ علی بن موسی الرّضا به این حرف، قانع نشدند و تقاضای داوریِ قیافهشناس را مطرح کردند.