باریک گردانیدن

لغت نامه دهخدا

باریک گردانیدن. [ گ َ دَ ]( مص مرکب ) باریک کردن. چیزی را دقیق و نرم کردن. باریک گردانیدن چیزی را؛ ادقاق. تدقیق. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

چیزی را دقیق و نرم کردن

جمله سازی با باریک گردانیدن

💡 امروز نیز جوانان و دیگران بهترین کاری که در راه پاکدینی توانند کرد و همانا خشنودی آفریدگار نیز در آنست، اینست که نوشته‌ها و کتابهای او را با باریک بینی بخوانند و نیک دریابند و به دست کسانی که درپی دانستن و فهمیدنند برسانند. اینگونه کارهاست که کسی را رستگار گرداند و خود کوشش به توانا گردانیدن خردها است.