عبدالغافر

لغت نامه دهخدا

عبدالغافر. [ ع َ دُل ْ ف ِ ] ( اِخ ) ابن اسماعیل الفارسی، مکنی به ابوالحسن الفارسی. رجوع به ابوالحسن عبدالغافر و به الاعلام زرکلی شود.

فرهنگ فارسی

ابن اسماعیل الفارسی مکنی بابوالحسن الفارسی

جمله سازی با عبدالغافر

مدرسهٔ بِیهَقیّه از مدرسه‌های برجستهٔ نیشابور کهن بود که کتابخانه‌ای نیز داشته است. تقی‌الدین مقریزی، این مدرسه را به‌عنوان مثالی از پیشگامی مردم نیشابور در مدرسه‌سازی اسلامی در الخُطَط نام برده است: «مدرسه‌هایی که در سرزمین‌های اسلامی برپا شده‌اند، به هنگام صحابه و تابعین این چنین شناخته نشده بودند، این‌ها نوبنیادند و چهارصد سال پس از هجرت ساخته شدند، نخستین کسانی که در سرزمین اسلامی بدین کار همت گماشتند، مردم نیشابور بودند؛ مدرسه بیقهیه را آنجا بنیان نهادند.» تاج‌الدین سبکی ذکر کرده که این مدرسه، پیش از آن‌که نظام‌الملک طوسی به دنیا آید، نهادینه شد؛ یعنی پیش از ۴۰۸ق/ ۱۰۱۷م. سازنده‌اش «علی بن حسین بن علی بن موفق بیهقی» بوده است. عبدالغافر فارسی در السیاق لتاریخ النیسابورنوشته: مدرسه‌ای از مالِ خاصِ خویش بنا کرد و برای ساختن و مصالح آن هزاران هزار دینار هزینه کرد. او در شوال سال ۴۱۴ هجری درگذشت.»
برخی از بزرگترین و مشهورترین مردان آن روزگار که به عنوان وزیر، در خدمت عبدالرحمن بودند بدین شرح می‌باشند: حاجب عبدالکریم، سردار عیسی بن شهید، یوسف بن بخت، هاشم بن عبدالعزیز، عبدالرحمن بن رستم، حسن بن عبدالغافر بن ابی عبده، محمد بن سیلم، محمد بن عبدالسلام بن بسیل و عبدالواحد بن یزید اسکندرانی، عبدالله بن امیه بن یزید و عبدالله بن رستم.، این چند تن، از بزرگان عصر بودند که در دربار عبدالرحمن گرد آمده بودند اما از میان ایشان، دو تن، دارای مقامی عالیتر و شخصیت والاتری بودند و در دولت عبدالرحمن دارای بیشترین نفوذ و تأثیر بودند.