لغت نامه دهخدا
مذاد. [ م َ ] ( ع اِ ) مرتع. چراگاه. ( از اقرب الموارد ) ( از متن اللغة ).
مذاد. [ م َ ] ( اِخ ) موضعی است که پیغمبر اسلام در آنجا خندق حفر کرد، و سیوطی گوید که: آن قلعه ای است در مدینه، در المراصد آمده است که: مذاد وادی است بین سلعو خندق مدینه. ( از متن اللغة ) ( از معجم البلدان ).