ستر کردن

لغت نامه دهخدا

ستر کردن. [ س ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) پوشیدن چیزی را. پوشانیدن.

فرهنگ فارسی

پوشیدن چیزی را پوشانیدن

جمله سازی با ستر کردن

چشم خماری: ستر کردن تقصیر سالک را گویند، از سالک، لیکن کشف آن بر ارباب کمال، که از او اکمل و اعلی و اجل باشند، گاه روش بزبان ایشان باشد و گاه نه.
چشم ترک: ستر کردن احوال و مقامات و کمالات و علو مرتبۀ سالک را گویند از خودی سالک و غیر او و او را جز خدای تعالی نداند و این کمال مستوری است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
گواد یعنی چه؟
گواد یعنی چه؟
روزگار یعنی چه؟
روزگار یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز