لغت نامه دهخدا
رستای. [ رُ ] ( اِ )رستا و روستا. ( ناظم الاطباء ). رجوع به روستا شود.
رستای. [ رُ ] ( اِ )رستا و روستا. ( ناظم الاطباء ). رجوع به روستا شود.
رستا و روستا
💡 گر این رستای را شهری کنم من در این ملک چنین بهری کنم من
💡 سرکش و مغرور از رستای غیرت میرسم برنخیزد خار دامن گیر از صحرای ما